موا فقتنامه امنیتی وقوله کشی شغالها درکابل !
عتیق الله مولوی‌زاده عتیق الله مولوی‌زاده

 

 

هوای کابل خنک وزمستانی است، مردم بیچاره وناتوان در حسرت داشتن یک بوجی ذغال و یک خروار بوره اره و چند سیر چوب وچند گیلن تیل ، شب هارا روز میکنند وراهی برای تهیه این مواد نمی یابند ، زیر ابا توجه به سطح بالای بیکاری وبی روزگاری وگرانی کمر شکن، کمترا زمردم آن دیار توان خرید و تهیه مواد مورد نیاز زمستان را دارند ، د راین هوای خنک و سردرگمی مردم بیچاره ، بازار معامله گران سیاست هرروز گرم ترو داغ تر میشود معامله گران خون وناموس و عزت وشرف برای بهره گیری بیشتر وبدست آ وردن منافع کلان دراین باز ارخودرا آماده می کنند !!

کفتار پیر، استاد بزرگ ، برای رسیدن به رهبری و زعامت و رفتن به کاخ ریاست جمهوری، آیه های قرآن و سیره رسول الله و اصحابش را ، زمزمه میکند و قیافه پرازمحبت و رحمت برخود میگیرد ، تا گوسفندان زخمی شده و دست وپا شکسته وزنده مانده از قتل گاه خونین افشار ،ازدیدنش رم نکنند ، هنوز بوی کباب گوشت هزارگی از دهن مبارک استاد به مشام میرسد ، شوهرکشته ها و پدر کشته های دیار افشار ماتم دار وسیاه پوش در انتظار افشای لست هزاران قربانی دیگر ، لحظه شماری میکنند هنوز هوای افشار بوی گوشت سوخته و باروت میدهد و ارواح کشته گان و سوخته گان د رآتش استاد د رانتظار تحقق بازپرس و عدالت ، درگورهای خونین خویش آرام نمی گیرند ، ولی اخیرآ، استادبزرگ در مصاحبه با تلویزون طلوع با زرنگی خاص استادی خودش مسئولیت آن فاجعه هولناک را که خود به انجامش دستور فرموده بودند ،به گردن خداوند رحمن ورحیم انداخت که آ فریدگارجهان این موجود بنام انسان را ضعیف ونا توان خلق کرده است که به موجب این ضعف گهگاهی دست به چنین خطاها وقتل عام ها میزند که اگر آن ضعف در خلقت ما انسان ها نبود چنین مصیبت هائی دامن آدمی زادگان را نمی نمیگرفت ،.

یک چنین استدلالی جامع وکامل که نه تنها بدرد خودش بلکه بدرد همه جنایت کاران در تاریخ ، ازچنگیز خان مغول گرفته تا استالین و هتلر موسلینی وحفیظ الله امین وسروری ودوستم عصمت وجمعه و سائیرین را بدرد میخورد، بخصوص در قیامت کبرا،پایان این جهان، روز دادخواهی وداد رسی که خدای رحمن به عنون مالک یوم الدین در حین دادرسی وقتی از اینها بپرسد که چرا برروی زمین فساد کردید و بنده گان بیگناه مرا کشتید ، و اینها همه با استناد به استد لال استاد بزرگ فریاد برآورند که آ ی ذات قادر وتوانا و دادرس آی خدای عادل وعزیز وقهار ، اگر راستمان را بگوییم گستاخی میشودولی با هزاران سبحان الله و استغفر الله گلایه ما ازذات الوهیت این است که ما را در همان آ غاز خلقت به عنوان انسان ضعیف ونا توان و ناقص آ فریدی ! زیاد گفتنش درمحضر ذات قادروتوانا خوب نیست ، که به ساحه الوهیت گستاخی میشود ،خودت به خوبی میدانی که تقصیر از ما نبوده است !!

ضعف در خلقت موجب شد که ما بندگان ضعیف مرتکب چنان خطاها وگناهانی شویم و آنگاه چه میشود ؟!!

خدای رحمان دستورمی فرماید این بساط را بردارید ، دروازه های بهشت را بازکنید که دیگر درنگی درکار نیست ، همه فرزندان آدم یکجا بدون شرط وشروط از گبروترساویهود ومسلمان مسیحی و مشرک و محود از نیکوکاران گرفته تا جنایت کاران ازخدا پرستان گرفته تا بی خدایان ازابراهیم پیامبر گرفته تا نمروط وموسی وفرعون و عیسی ومحمد و ابوجهل وابولهب ،از مارکس ولینن مائو تا حفیظ الله امین ترکی و   دوستم ودرنهایت حتی من و حتی شخص جناب استاد همه وارد بهشت می شوند و باچهچه وخنده استاد رادر بغل میگرندو میگویند که استا د معظم بارک الله که کارت حساب شده ودقیق بود که اگرجناب عالی نبودی و حساب وکتاب وعدل وداد هم چنان ادامه می یافت پایان کار چه شد سرنوشت ما به کجا می کشید ما کجا و این جنت برین کجا !!

با امتنان وتشکر فروان از استاد ،همه ظالمان ومظلومین هم دیگر را در آ غوش میگرند تا آن جا که یزید لعنتی هم درکنا رحسین رودر روی هم می خندند وبارک الله استاد میگویند.

ایالات متحده به عنوان ارباب اصلی بازی،لاشه مرداری را بنام موافقتنامنه امنیتی در بازارمعامله کابل به حراج گذاشته است ، دلقک کلان جناب کرزی را وظیفه داده است که جوجه دلقک های خودش را از همه قماش ها وگروها به بازی گری در بازارمعامله دعوت کند تا بازاررونق بیشتروخوب تری داشته باشد بازار حراج برای سه روزطول میکشد، دلقک ها در اجتماع بنام لویه جرگه دور هم جمع میشوند مواد مندرج در موافقتنامه را به بحث میگیرند باهم می خندند برسرهم داد می زنند در مواردی هم اعلام موافقت ومخالفت می کنند نقص ونواقصش را اصلاح می کنند و بالاخره هم پای این لاشه متعفن ننگین در تاریخ مملکت امضا می کنند وبا دریافت حق وحقوق و بخشش وهزینه سفر به شهر ها ودیارشان بر می گردند ..تا مراحل دیموکراسی مورد اجراقرار گیرد .

این معامله برای خودش مو افقان ومخالفانی دارد ،مو افقان را،جناح دولت مداران کابل ومتحدین ارباب بزرگ اعم ازکرزی و جناح سیاسی مخالفش از هرقماش وگروه وقوم نژادی تشکیل میدهند ،زیرا ازسفره ارباب خوردند و ازمنصب وثروتش به آب ونان رسیدند، ازتوجه والطاف ارباب بزرگ به القاب و افتخارکذائی مارشالی ودکتوری مفتخرشدند تا به خواست کاخ سفید هم به ریاست جمهوری آینده کشور .. فرهنگ نان ونمک پاس را داشتن در ملک وجامعه ما هم حکم میکند که چنین باشند البته حرص توقع برای آل واولاد در آینده وطن سرجایش !!

واما مخالفان :

متاسفانه دردیار ویران شده ما بنام افغانستان مخالفت ها وموافقت ها دوستی ها ودشمنی ها ریشه های سیاسی و پایه های عقلانی ندارد معیاردوستی ها ودشمنی هارا منافع شخصی وگروهی و احیانا قومی تعین میکند و بعد ا برا ی معقول ومنطقی جلوه دادن اغراض ، معامله گران اعمال خودشان را پوشش دینی ومذهبی وملی میدهند . و درراستای دفاع از منافع مردم وانمود میکنند ، در این دوستی ها ودشمنی ها کشورهای خارجی بخصوص ، از همسایگان بی مروت گرفته تا ابرقد رت آن سردنیا هم نقش اساسی و تعین کنند ه را بازی میکنند.

در معامله کنونی بنام موافقتنامه امنیتی( کابلآمریکا) کشورهای همسایه ازپاکستان مکار و حقه بارتا ایران نیمه هسته ای مغرورو روسیه زبون هریک منافع خودرا به نحوی در خطر میدانند و برای مقابله با آن، جو جه شغال های خودرا دستور میفرمایند که به تبلیغات خلاف ،از هرطریق ممکن که لازم باشد بپردازند، د روادی مخالفین پاکستان و رهبران نظامی اش بخصوص سازمان استخباراتی آی اس آی دست بالاتر ازدیگران را دارد، پاکستان در جبهه نظامی، ملیشای خون آشام بی فرهنگ وجاهل بنام طالبا ن دارد که از سالیان سال بدین سو برعلیه مردم ما می جنگند و تا کنون بدست هیمن طالبان و داعیان امارت اسلامی ومجریان شریعت محمد ی ، هزاران هزار تن از پیروان مومن و بیگناه و بیچاره غیرنظامی به خاک وخون افتیده اند .اگر کمی دقت شود این طالبان هستند که زمینه حضور وماندن آمریکائی ها را دردراز مدت دراین سرزمین مهیا کردند اگر طالبان براستی مخالف حضور آمریکائی بودند به مجرد مطرح شدن توافقنامه امنیتی باید اعلام میکردند ، که طالبان کرام برای جلو گیری از شکل گیر ی این مصیبت یعنی ماندن وحضورنیروهای بیگانه در افغانستان ، آتش بس اعلام میکنند همین حکومت کرزی را به رسمیت می شناسند ونیازی دیگر به ماندن و حضور امریکائی ها در کشور نیست واگر بعد ازان دولت ویا کسانی دیگر میخواستند برای امضا توافقنامه امنیتی تلاش کنند آنگاه طا لبان حق داشتند که آن اشخاص را به عنوان خائینین ملی به مرد م معر فی کنند ، ولی ترورهای زنجیرئی کشتاه ر سربریدن ها انفجارهای کنارجاده ای عملیات ها ی انتحاری همه نشانده این است ،که این گروه مزدور بی هویت ینام طالب اختیاری از خود ندارد وفرمانشان دردست همان آ ی اس آی است و خیال آشتی و تفاهم با مردم افغانستان را ندارندو به دستور باداران پاکستانی خود شان هم چنان به طبل جنگ می کوبند این ملت با داشتن خاطرات بسیار وحشتناک ا زحکومت طالبی وامارت به اصطلاح اسلامی گذشته وجلوگیری از تکرار فجایع گذشته توسط این این گروه سفاک مجبور است که توافقنامه امنیتی با آمریکائی هارا امضا کند .

رهبران آی اس آی بنا بر حساسیت موضوع آخرین داشته ونداشته چنته خودرا به میدان آوردند وبنام روشنفکر ودعوت گر وملا ومولوی جبهه تبلیغاتی جدیدی   را بنام جبهه وحدت ملی درمیدان سیاست باز کردند جالب است که ریاست این جبهه را شخصیت بد نام شناخته شده و فرصت طلبی بنام انجینراحمد شاه احمدزی به عهده داردکه جناب شان بعد از یازده سال زندګی در زیرچتر امنیتی آمریکاوناتو درکابل وخرید وفروش ملیون ها دالر املاک بصورت قانونی و غیر قانونی و اشتراک در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ خورشیدی اکنون میفرمایند : « انتخابات را مشروع نمی دانم زیرا کشور در اشغال نیروهای بیگانه است »!!

ایشان بعد از گذشت یازده سال تازه از خواب بیدارشدند ویکباره متوجه شدندکه کشوردر اشغال است و سربازان بیگانه در این سرزمین حضور دارند !

ولی واقعیت قضیه غیرا زاین است ،جناب انجنیر احمد شاه احمدزی به عنوان یک کارشناس و معامله گر با سابقه وباتجربه بخوبی درک نموده است که اکنون با رفتن نیروهای آمریکائی ازکشور بازار غربی و غربی گرائی کساد پیدامیکند و درمقابل بازار آ زادیخواهی و انقلابی گری و دین فروشی و قران فروشی رو نق بیشتری می یابد ...

درحالیکه جنا ب احمد زی ،روزگاری درپشاوردر کناراستاد بزرگ، برای خوش خدمتی و تملق چاپلوسی به اعراب شامل درجهاد مردم افغانستان ، فتوای تکفیر ضد شیعی و وتکفیر خمینی صادرمیکرد و اصلا شیعه وهزاره را مسلمان وحتی افغان نمیدانست ولی حالا با تغیر و ضعیت بازار وسبقت حریفان افغانی آمریکائی از ایشان درکاخ سفید، با کمال وقاحت سر از سفارت ایران در کابل در می آورد و با اشتراک در راهپیمائی هفته قدس زیرعکس امام خمینی  به دفاع از مردم فلسطین شعار سر میدهد وحمایتش را از فلسطین مظلوم اعلام میکند به گفته شاعر : تو کار زمین را نکوساختی که برآسمانش بپرداختی

غارت وچپاول این مبارز و مجاهد فی سبیل الله و تعداد خانه های غصبی وزور خرید جناب شان در دوران صدارت ووزارت حکومت برهان الدین ربانی زبان زد هر خاص وعام درشهر کابل است ، در آن زمان آتش حرص این جناب به حدی شعله وربود که دود نانو ایی غصبی ایشان در وزیر اکبرخان کابل چشم هر رهگذری را خیره میکرد و باشندگان خارجی وزیراکبرخان که با آتش ودود آشنائی نداشتند هرروز به گمان آنکه شاید آتش سوزی بزرگی درمنطقه ایجاد شده باشد در اضطراب و تشویش به سرمیبردند تا بعدا متوجه شدند که دود به اسمان رسیده از تندور نان احمد شاه خان است که میخواهد برای مردم وباشندگان وزیر اکبرخان نان عر ضه کند !! البته عکس نان وائی بادود و آتش غیرمعمول در انترنت موجوداست که بسیار بسیار جالب ودیدنیست

این جناب اکنون برای خودش شرکت تجارتی دیگری بنام حزب اقتدار اسلامی تا سیس نموده است و با تعدادی دیگر از هم کاسه گان و هم فکران خودش با تکیه به ریاست جبهه وحدت ملی، بازهم به فکر احیا اسلام و حکومت اسلامی افتیده است که این بار معلوم نیست کدام زمین وخانه وهتل دیگری را در داخل ویا خارج کشور در آمریکا وکانا دا ویاهم دبی وقطر زیرچشم کرده است.

گذشته از این دستبرد ها، جناب معظم احمد شاه احمدزی به عنوان رئیس جبهه ملی سخن از دفاع حق حقوق مردم افغانستان میگوید وخودرا برای دفاع از این حقوق مسئول میداند در حالیکه تا کنون طی این یازده سال حضور وزندگی نامبارک شان صدها تن از مجاهدین خوشنام و باوقار ی تو سط طالبان وحشی ترور و کشته شدند هزاران تن دیگرازمردم بیدفاع و مظلوم افغانستان بر اثر انفجار بمب های کنارجاده جان های شیرین خودر از دست دادند و لی جناب احمد زی ومتحدین شان در جبهه وحدت ملی یک بار هم لب باز نکردند و این همه قساوت و جنایت طالبان سیاه دل خدا نشناس را محکوم نکردند برای اینکه پای ارباب پاکستانی آی اس آی لعنتی همان ولی نعمت قبلی در بین است و لی نعمتی که در مدت 14 سال دوران جهاد این مزدوران را بزرگ کردو به نان آب رسانید ..وبرای خدمت مبادا در چنین روز و روز هائی نگهداشت !!

از جناب احمدشاه و سخن گوی کارشناسش جناب وحید مژ ده به عنوان روشنفکر طالبی بهتر است پرسیده شود که این همه غیر نظامی بیجاره بی خبر از دنیا که بر اثرانفجار های طالبان کرام کشته میشوند و سربریده میشوند ، آیا افغان نیستند آیا این ها انسان نیستند آیا اینها مسلمان نیستند اینها حق زندگی ندارند نمازگذارانی که درروزعید خدائی در مسجد و خانه خدا کشته شدند، در عروسی در تدفین مرده در قبرستان یکبار  جناب وحید مژده ورئیس حزبش جناب احمدزی زبان بازنکردند که آی طلبان کرام این مردم بیچاره و غیرنظامی بدبخت افغانستان را نکشید .

احمدزی بجای خوش خدمتی به ایرانیان و راه پیمائی و سخنرانی در تظاهرات هفته قدس بهتر است که به متحدین طالب خودش میگفت هزاره های مظلوم فقیر وبیجاره را درراه کابل و بامیان و وردک ومیدان سرنبرید این هزاره ها هم انسان هستند و حق زندگی در این ملک دارند .

ودرنهایت جناب احمدزی شمارا به خدا و اسلام ومردم افغانستان چکار شمار ا

چکار به فلسطین و قدس چکار شماکه با آمریکائی ها و اسرائیلی ها رشته خویشاوندی دارید خانم شما آمریکائی است جوانی را با شراب و دختران ماه پیکر آمریکائی سپری کردید وحالا در دوران پیری ا زشریعت اسلام صحبت میکنید ومیخواهید مردم ما را هیچ نخوردند و هیچ جا را ندیدند ، شلاق ودره بزنید این حرف هاوشعار ها برای شما زیبنده نیست بهتر است شما باهمان امیر کور بدنام تان ملا عمربیسواد جاهل یکجا شوید و از همان سنگر یکجا باهم صدا بکشید مردم افغانستان شمارا واستاد تان بزرگ تان را که روزگاری ملقب به عمر سوم بود به خوبی شناخته است این مردم دیگر فریب نمی خورند قبول کنید که تاریخ مصرف شما گذشته است و سرنوشت شما محتوم به زباله دانی تاریخ است که به عنوان خائنین به دین خدا وظالمین به مرم افغانستان دفن میشود ونفرین ابدی هم با شما خواهد بود.






November 28th, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات